ما همان افکارمان هستیم، اگر نتوانیم افکارمان را تغییر دهیم نمی توانیم هیچ تغییر دیگری ایجاد کنیم. شما قطاری از افکار دارید که هنگام تنهایی، سکوت و زمانی که غرق در افکارتان هستید سوار آن می شوید. ارزشی که برای خودتان قایل هستید و شادی هایی که در زندگی دارید همه بستگی به جهتی دارند که قطار به آن سو در حرکت است.
اگر دلتان محبوبیت میخواهد، اصلا خجالت نكشید زیرا این نیاز طبیعی آدمیزاد است. ویلیام جیمز، روانشناس اهل ایالاتمتحده در جایی نوشته است كه یكی از عمیقترین و ریشهدارترین انگیزههای آدمیزاد این است كه محبوب شده و مردم قدر او را بدانند.
آیا شما از آن دسته افرادی هستید که همیشه ایدههای بسیار خوبی به ذهنتان خطور میکند اما هیچگاه موفق نشدهاید تا این افکار مثبت را تا به انتها دنبال نمایید و همگی به صورت نیمه کاره رها میشوند؟ یا بنا بر مسائلی دیگر به سراغشان نمی روید ؟ پس با این مطلب از آموزشی ها آماده باشید تا ایده هایتان را سر و سامان دهید.
گویی بعضی از افراد در تجارت چوب جادویی دارند، نه فقط به این خاطر که به پول و ثروت زیادی دست مییابند ( هرچند که این تنها دلیل خوبی است) بلکه به این دلیل که در هر کاری تاثیر مثبتی به جا میگذارند. برای ایشان تجارت نوعی لذت است. آنها سخاوتمندانه این حس خوبشان را به ما منتقل میکنند. این افراد مانند ببر هستند. گرچه تعدادشان زیاد نیست اما به راحتی میتوان آنها را از میان انبوه جمعیت تشخیص داد. آنها رهبران کارآمد و قدرتمند جنگل هستند.
زیرا در دنیای تجارت امروز کمتر میتوان چنین افرادی را پیدا کرد. دنیای تجارت پر از شرکتهای ورشکسته و مدیران نالایقی است که فقط شرایط را بدتر میکنند.
وقتی به کسانیکه تحسینشان میکنیم نگاه میکنیم، موفقیتشان را به شانس، سرنوشت یا عواملی که هیچ ارتباطی با سختکوشی ندارد، ربط میدهیم. و این بزرگترین بهانه ما برای نرسیدن به موفقیت است. «من موقعیت خانوادگی یا پارتی او را ندارم. به اندازه او پولدار نیستم. هیچ استعدادی ندارم.» و این بهانهها همینطور ادامه مییابند. و چون همه مسئولیت موفقیت را به عوامل خارجی نسبت میدهیم، خودمان را از زحمت رسیدن به موفقیت در زندگی راحت کردهایم.